زمان جنگ، یک عده بودن که می گفتند:
"خدایا کی جنگ تموم میشه ما اعزام بزنیم بریم جبهه!"
و حکایت امروز زینبیه شام و ما، همین است.
آنان که غیرت دینی شان دستخوش بازیهای روزگار نشده، خودشان به هر سختی و مشقت که باشد، به آن سامان می شتابند و جان خویش فدای اهلبیت (ع) و عمه سادات می کنند.
آنان که رگ غیرتشان خشکیده، چون من و ما! فقط راه به راه هیئت و جلسه می ذاریم، بر سر و سینه می کوبیم و زار می زنیم!
واقعا ما بچه شیعه ها که زیارت عاشوراهای صنف لباس فروشهامون ترک نمیشه، ماه رمضون و محرم پای ثابت مسجد ارک هستیم، یه بار از خودمون سوال کردیم که این اساتید معظم چرا یک بار از جانشان برای آرمانها و اعتقاداتشون مایه نمی گذارند؟
حتی همون زمان جنگ، بغیر از سعید حدادیان، محمد طاهری، یونس حبیبی، رضا پوراحمد و محمود ژولیده، بقیه اگر خدایی ناکرده باد می زد و می آوردشون جنوب، از دوکوهه جلوتر نمی رفتند.
چهارتا عکس با فلانی که بعدا شهید شد و امروز هم پز اون عکسها و ... خلاص.
بازم دم "بایرام لودر" اخراجیها گرم که حداقل جوگیر شد و دنبال "مجید سوزوکی" توی صحنه نبرد رفت!
که اگر امروز امثال اونا بودن، مثل ما فقط جلسه و هیئت و شعاری نبودند. مردونه کار خودشونو می کردن. بدون اینکه کسی بدونه یا بفهمه.
مثل همه دلاورمردا و غیرتمندایی که این روزها پیکر پاکشون از زینبیه به کشور برمی گرده!
واقعا ما چیمون از سلفی ها و وهابی های هلندی، بلژیکی، چچنی، عربستانی، قطری، ترکیه ای، لیبیایی، انگلیسی و افغانی کمتره که دارن خودشون توی سوریه تیکه پاره می کنن برای اعتقاداتشون؟!
همونایی که توی این سی سال، باوجود بزرگترین دشمن اسلام یعنی اسرائیل، یک بار حاضر نشدند از جانشون برای نبرد با اسرائیل بگذرند ولی امروز برای جنگ با شیعیان و تخریب مراقد اهلبیت (ع) در سوریه، سلاح به دست گرفتند و وحشتناک و وحشیانه می کشند و غارت می کنند و سر می برند!
خدا ما محبین زبانی اهلبیت (ع) را عاقبت بخیر کند و اهلبیت (ع) را از دشمنان وحشی سلفی و وهابی و دوستان شعاری بی عمل! مصون بدارد.