باز هم بی غيرتی من و امثال من!
هیچ وقت فکر نمی کردم اینقدر بی غیرت بشم که شهادت ثابت رو بعد از چند ماه بشنوم. درست مثل شهادت برادرش ثاقب.

شانس بد یا خوب، با هردوی آن عزیزان همسنگر بودم و دوست.
دو برادر که هر دفعه به جبهه اعزام می شدند، تعدادی اعلامیه داخل ساکشان بود که در شهرهای مختلف به در و دیوار می چسباندند.
مضمونش این بود:
"مامان، بابا، کجائین؟!"

و امروز هر دوی آن عزیز از انتظار سخت و کشنده خلاص شدند.
چقدر دلمان را خوش کنیم به هنا، هاچ و ...
همه اونایی که عکسشون بالای دیوار بهزیستی سر پیچ شمیران تهران خورده، شهدایی هستند این گونه که نه پدرشان را دیدند و نه از مادر نشانی یافتند.
ولی غیرتشان اجازه نداد آرام به خواب روند.
مام وطن را فراموش نکردند!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۸۵ ساعت 13:49 توسط حمید داودآبادی
|
حمید داودآبادی